اینگونه است که NFTها مالکیت داده ها را در Metaverse تغییر می دهند
همانطور که متاورس به توسعه خود ادامه می دهد، گام بعدی این است که این تجربیات مجازی فراواقعی شوند. مقیاسسازی تجربیات محتوای فراگیر برای میلیاردها نفر تنها با ابزارهای هوش مصنوعی خودکار امکانپذیر خواهد بود که محتوای شخصیسازیشده را مستقیماً بر اساس دادههای بیومتریک چهره و صدای کاربران، همراه با محیطهای فیزیکی که به آنها اهمیت میدهند، تولید میکنند.
این نوید می دهد که همه چیز، از جلسات کاری گرفته تا مصاحبه با والدین و معلمان، در دنیای مجازی عکس واقع گرایانه ای اتفاق می افتد که دقیقاً شبیه خانه ها، مدارس و دفاتر ما است. و اینکه ما بهعنوان افراد با یکدیگر تعامل خواهیم داشت و در عین حال آواتارهای واقعگرایانه خود را مجسم میکنیم. ایده این است که متاورس همچنان مملو از دنیاهای بازی و آواتارهای تخیلی است، اما بسیاری از کارهایی که ما هر روز در اینترنت انجام میدهیم آسانتر بهعنوان تجربیات مجازی فراواقعی در متاورس میشوند.
از آنجایی که یک ابرواقعی فراواقعی پدیدار میشود و آواتارهای ما به کپی کاملی از آنچه ما در زندگی واقعی هستیم تبدیل میشوند، مهم است که هر فردی کنترل چگونگی و مکان ظاهری ما در جهانهای مجازی را به دست بگیرد. ما همچنین باید از هویت فراواقعی خود محافظت کنیم و دادههای بیومتریک عمیقاً شخصی که توسط مدلهای هوش مصنوعی برای ساختن و متحرک سازی آواتارهای شبیه به زندگی خود استفاده میشود، در اختیار داشته باشیم.
Web1 و Web2 یک تجربه اینترنتی را ارائه می دهند که خواندن/نوشتن است. امروز، ما در مورد اضافه کردن یک لایه مالکیت کاربر محور به Web3 صحبت می کنیم – بنابراین اینترنت خواندن/نوشتن/ مالکیت می شود.
هر چه متاورس واقع بینانه تر شود، افراد منظم بیشتری باید در نظر بگیرند که ما در اینترنت که به نظر می رسد و شبیه واقعیت است، چه کسی می شویم.
اگر جهانهای دیجیتالی که ما اشغال کردهایم دقیقاً شبیه به عکسبرداری شده با دوربین در موقعیت مکانی به نظر میرسند و مملو از نسخههای واقعی عکس از خودمان و عزیزانمان هستند، آیا باز هم فقط اینترنت است؟ یا آیا ما یک بسط یکپارچه از واقعیت ایجاد می کنیم که ما را مجبور می کند خودمان فراتر از محدودیت های دنیای فیزیکی باشیم؟ آیا متاورز هایپررئال Web3.1 بیشتر از Web3.0 است؟ آیا می تواند راه را برای ظهور اینترنت خواندن/نوشتن/خود/بودن بدهد؟
چرخههای تبلیغاتی NFT میآیند و میروند، اما شکی نیست که NFTها نقش مهمی در محتوای جدید و اقتصادهای دیجیتال، بهویژه آنهایی که برای Gen Z مهم هستند، ایفا خواهند کرد. پشته فناوری که افراد معمولی را قادر میسازد تا آواتارهای مصنوعی فراواقعی خود را در متاورس بسازند و داشته باشند. در آینده، هر شخصی یک NFT در کیف پول خود خواهد داشت که به داده های بیومتریک حساس آنها که به صورت آفلاین ذخیره می شود پیوند می دهد.
این NFTها مبنایی برای هویتهای مجازی دائمی ما فراهم میکنند و ما با استفاده از کیف پولهایمان به خدمات و تجربیات شخص ثالث مانند زوم همهجانبه سه بعدی و Hyperreal Fifa 2025 وارد میشویم – درست مانند روشی که امروزه از ورود به سیستم با Google استفاده میکنیم. این فرآیند به کاربران امکان میدهد هویت واقعی خود را تأیید کنند، دسترسی به دادههای بیومتریک خود را کنترل کنند و با نحوه نمایش آنها در محتوای فراواقعی موافقت کنند. این یک انحراف اساسی از پارادایم مالکیت داده Web2 است.
این فرمت کنترل بر هویت های فراواقعی ما همچنین به ما امکان می دهد مستقیماً در موج جدیدی از اقتصادهای مجازی شرکت کنیم.
به عنوان مثال، ما میتوانیم مشارکت خود را در رویدادهای مجازی ردیابی کنیم و هم برای دادههایی که به صورت آنلاین ایجاد میکنیم و هم برای بخشی از درآمدهای تبلیغاتی یا فعالسازی نام تجاری که با شرکت در یک تجربه متاورس امکانپذیر میکنیم، غرامت دریافت کنیم. ما همچنین قادر خواهیم بود مجموعه داده های شخصی خود را برای ساختن جهان های مجازی واقعی تر و واقعی تر مشارکت دهیم. زمانی که ما بخشی از یک تجربه محتوا می شویم، منطقی است که در پیشرفت مالی آن سهیم باشیم. این قدرت Web3 است.
NFTs: مدلی جدید برای مالکیت داده
از زمان تولد اینترنت، کنترل دادههای خود را به دو صورت از دست دادهایم: تدریجی و سپس ناگهانی. برای مدت طولانی، تنها افرادی که نگرانی در مورد مالکیت دادهها را مطرح میکردند، فعالانی بودند که با وحشت به تماشای شرکتها در ساخت باجههای عوارضی در بزرگراه اطلاعاتی پرداختند و شروع به استخراج ارزش از دادههای شخصی افراد کردند. با ظهور رسانههای اجتماعی و Web2، نادیده گرفتن اینکه چگونه فناوریهای بزرگ، اغلب بدون اطلاع ما یا رضایت واقعی آگاهانه، گنجینههای غیرقابل تصوری از اطلاعات شخصی را جمعآوری کردهاند، غیرممکن بوده است. واقعاً چه کسی شرایط و ضوابط را می خواند؟
برای بسیاری از افراد، کنار گذاشتن کنترل داده های خود یک انتخاب آسان است. خدمات اینترنتی و محصولاتی که ما هر روز استفاده می کنیم بی نهایت راحت هستند و اطلاعات شخصی ما بهای پذیرش است.
Web3 یک پنجره فرصت را ارائه می دهد که در آن می توانیم هویت مجازی فوق واقعی خود را بدون واگذاری اطلاعات شخصی خود به سیستم عامل های شخص ثالث متمرکز کنیم.
سوالات زیادی در مورد امنیت داده ها وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود، به عنوان مثال، توانایی بازیابی هویت خود در صورت گم کردن کلیدهایمان، اما مفهوم گسترش حاکمیت فردی خود به فضای مجازی بدون اینکه به شرکت ها وابسته باشیم، ایده قدرتمندی است.
اگر قرار است متاورس به توسعه یکپارچه واقعیت فیزیکی تبدیل شود، باید نسخههای پایدار و قابل حمل خود مجازی خود را فعال کنیم. وقتی به فروشگاه، اداره یا مهمانی دوستان در دنیای واقعی می رویم، مجبور نیستیم هویت خود را تغییر دهیم و در متاورس هم باید همینطور باشد.
در حالی که ممکن است نسخههای متعددی از آواتار فراواقعی خود داشته باشیم که به ما امکان میدهد با هویت خود بازی کنیم، مانند ایجاد نسخههای جوانتر از خود، یا ارائه خودمان به عنوان یک جنسیت متفاوت، این جابهجاییهای خلاق فراواقعی همه در نهایت بر اساس دادهها و هویت دنیای واقعی ما هستند. . ضروری است که دادههای بیومتریک با وضوح بالا که آواتارهای شخصی مبتنی بر آن هستند، به دست هر شرکت یا توسعهدهندهای که تجربههای مجازی را در متاورس ایجاد میکند، راه پیدا نکند.
هنگامی که ما داده های شخصی خود را به طور ایمن در NFT ها ذخیره می کنیم، می توانیم این اطلاعات را در فضاهای مجازی در متاورس انتقال دهیم. در عین حال، NFT ها به کاربر کنترل کاملی بر زمان و نحوه استفاده از این اطلاعات شخصی توسط اشخاص ثالث می دهند. این به ما امکان میدهد ثابت کنیم که در هر زمینهای همان کسی هستیم که میگوییم، بدون اینکه لازم باشد ابتدا اطلاعات شخصی حساس را فاش کنیم.
NFTهای ابرواقعی مرتبط با دادههای بیومتریک میتوانند به یک پلتفرم تأیید هویت غیرمتمرکز و کنترلشده توسط کاربر تبدیل شوند که در ساختار متاورس ساخته شده است.
این انتقال به یک مدل جدید مالکیت داده مبتنی بر NFT در حال حاضر به خوبی در حال انجام است. کسانی که برای ایمن سازی داده های شخصی با NFT ها تلاش می کنند، مسیری را به سمت یک فرا وجه ترسیم می کنند که در آن خود مجازی ما تمام ویژگی هایی را دارد که ما در هویت جسمانی خود برای ما ارزش قائل هستیم. خود فیزیکی ما غیرقابل تغییر است و در شرایط ایده آل، کنترل بدن و اعمال خود را در دست داریم. اکنون ما بالاخره تکنولوژی را داریم که به افراد عادی اجازه میدهد از کیست و آنچه در متاورس انجام میدهند محافظت و کنترل کنند.
پاسخ دادن به یک نظر